معرفي آلبوم ﺑﺎ ﺳﺘﺎﺭﻩﻫﺎ
معرفي آلبوم ﺑﺎ ﺳﺘﺎﺭﻩﻫﺎ
همايون شجريان
ﺗﺼﻨﻴﻒ: ﻏﻤﮕﺴﺎﺭ
ﻛﻼﻡ: ﺍﻣﻴﺮﻫﻮﺷﻨﮓ ﺍﺑﺘﻬﺎﺝ (ﻩ. ﺍﻟﻒ. ﺳﺎﻳﻪ)
چه غريب ماندي اي دل نه غمي نه غمگساري
نه به ا نتظار ياري، نه ز يار ا نتظاري
غم اگر به كوه گويم، بگريزد و بريزد
كه دگر بدين گراني نتوان كشيد باري
سحرم كشيده خنجر كه چرا شبت نكشته است
تو بكش كه تا نيفتد دگرم به شب گذاري
نه چنان شكست پشتم كه دوباره سر برآرم
منم آن درخت پيري كه نداشت برگ و باري
ﺗﺼﻨﻴﻒ: ﻏﺮﻳﺒﺎﻧﻪ
ﻛﻼﻡ: ﺍﻣﻴﺮﻫﻮﺷﻨﮓ ﺍﺑﺘﻬﺎﺝ (ﻩ. ﺍﻟﻒ. ﺳﺎﻳﻪ)
بگرديد بگرديد، در اين خانه بگرديد
در اين خانه غريبم، غريبانه بگرديد
يكي مرغ چمن بود، كه جفت دل من بود
جهان لانه او نيست، پي لانه بگرديد
نسيم نفس دوست، به من خورد و چه خوشبو است
همين جا همين جا، همه خانه بگرديد
چه شيرين و چه خوش بوست، كجا همره او
پي آن گل خوشبو، چو پروانه بگرديم
ﺗﺼﻨﻴﻒ: ﻓﺮﻳﺎﺩ ﻏﻢ
ﻛﻼﻡ: ﺳﻴﻤﻴﻦ ﺑﻬﺒﻬﺎﻧﻲ
اي سينه امشب از غمش، فرياد كن فرياد كن
وي ديدهات در ماتمش، بيداد كن بيداد كن
اي پنجه بردر سينه را، دل را از او بيرون بكش
اين صيد در خون غرقه را، آزاد كن آزاد كن
اي عشق، غمگين خاطرم، بر دل بيفكن آذرخش
ويرانه ام را از كرم، آباد كن آباد كن
آزرده ام خواهي چرا، آخر شبي از در درآ
اين عاشق دل خسته را، دلشاد كن، دلشاد كن
ﺗﺼﻨﻴﻒ: ﺳﻨﮕﺪﻝ
ﻛﻼﻡ: ﺳﻬﻴﻠﻲ ﺧﻮﺍﻧﺴﺎﺭﻱ
سنگدلا چرا دگر، جور و جفا نمي كني
جور و جفا بكن اگر، مهر و وفا نمي كني
زخم دگر بزن به دل، مرهم اگر نمي نهي
درد دگر بده اگر، خسته دوا نمي كني
عهد هرآنچه مي كني وعده به هركه مي دهي
عهد ز ياد مي بري، وعده وفا نمي كني
تير غمم زدي به جان، تا كه به خون نشانيم
هرچه كني بكن بتا، زآنكه خطا نمي كني
ﺗﺼﻨﻴﻒ: ﺗﻮ ﻛﻴﺴﺘﻲ
ﻛﻼﻡ: ﻓﺮﻳﺪﻭﻥ ﻣﺸﻴﺮﻱ
تو كيستي كه من اينگونه بي تو بي تابم
شب از هجوم خيالت نمي برد خوابم
تو كيستي كه من از موج هر تبسم
تو بسان قايق سرگشته روي گردابم
من از كجا سر راه تو آمدم ناگاه
چه كرد با من آن نگاه شيرين آه
تو دوردست اميدي و پاي من خسته است
چراغ چشم تو سبز است و راه من بسته است
تو آرزوي بلندي و دست من كوتاه
مدام پيش نگاهي مدام پيش نگاه
چه آرزوي محالي است زيستن با تو
مرا همين بگذارند يك سخن با تو
ﺗﺼﻨﻴﻒ: ﺑﺎ ﺳﺘﺎﺭﻩﻫﺎ
ﻛﻼﻡ: ﺣﺴﻴﻦ ﻣﻨﺰﻭﻱ
شب كه مي رسد از كناره ها گريه مي كنم با ستاره ها
واي اگر شبي ز آستين جان بر نياورم دست چار هها
همچو خامشان بسته ام زبان حرف من بخوان از اشار هها
ما ز اسب و اصل افتاده ايم ما پياده ايم اي سواره ها
اي لهيب غم آتشم مزن خرمنم مسوز از شراره ها
ﺗﺼﻨﻴﻒ: ﺩﺷﺖ بي ﺤﺎﺻﻞ
ﻛﻼﻡ: ﺣﺴﻴﻦ ﻣﻨﺰﻭﻱ
عقيم دشت بي حاصل دلم واي نسيم دره باطل دلم واي
خراب خسته از پا نشسته دلم وا دل، دلم وا دل، دلم واي
دلم تنگ و دلم تنگ و دلم تنگ گريبان غمت را مي زند چنگ
صبوري كو كه چون ديوانه مردم بكوبم چون سبويش بر سر سنگ
دلم خون و دلم خون و دلم خون از اين دنياي دون دنياي وارون
كمك كن تا زنيم از مكمن عشق به اردوي غم عالم شبيخون
ﺗﺼﻨﻴﻒ: ﺍﻓﺴﻮﻧﮕﺮ
ﻛﻼﻡ: ﻓﺮﻳﺪﻭﻥ ﻣﺸﻴﺮﻱ
تو كه بالا بلند و نازنيني تو كه شيرين لب و عشق آفريني
چنين بامهرباني خواندنت چيست بدين نا مهرباني راندنت چيست
دل من تاب تنهايي ندارد دل عاشق شكيبايي ندارد