معرفی ردیف های آواز آلبوم دستان

دستگاه:چهارگاه

گروه عارف

آهنگساز و سر پرست گروه: شادروان استاد مشکاتیان

همنوزان آواز: پرویز مشکاتیان داریوش پیرنیاکان

 جمشید عندلیبی اردشیر کامکار

سال اجرا: ۱۳۶۶

سال انتشار: ۱۳۶۷

 

آواز: اسير نظر

غزل: سعدي

۱ از در درآمدی و من از خود بدر شدم

گویی که از این جهان به جهانی دگر شدم

جمله اول درآمد

۲ گوشم به راه تا که خبر می دهد ز دوست

صاحب خبر بیامد و من بی خبر شدم

جمله دوم درآمد

۳ گفتم ببینمش مگر درد اشتیاق

ساکن شود بدیدم و مشتاق تر شدم

مویه

۴ چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب

مهرم به جان رسید و به عیوق بر شدم

زابل

۵ دستم نداد قوت رفتن به پیش یار

چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم

حصار

۶ تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم

از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم

پس حصار اشاره به مویه و فرود

۷ من چشم از او چه گونه توانم نگاه داشت

که اول نظر به دیدن او دیده ور شدم

پهلوی

۸ او را خود التفات نبودش به صید من

من خویشتن اسیر کمند نظر شدم

مخالف

۹ گویند روی سرخ تو سعدی که زر کرد

اکسیر عشق در مسم آمیخت زر شدم

منصوری فرود

مشخصات عروضی:

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن

بحر: مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف.

آواز: درياي عشق

غزل: سعدي

۱و۷ دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت

ابر چشمم بر رخ از سودای تو سیلاب داشت

۱ مثنوی مخالف ۷درآمد سه گاه(جمله اول)

۲و۸ نه ز تفکر عقل مسکین پایگاه صبر دید

نه ز پریشانی دل شوریده چشم خواب داشت

۲مثنوی مخالف ۸ درآمد سه گاه(جمله دوم)

۳ نقش نامت کرده دل محراب تسبیح وجود

تا سحر تسبیح گویان روی در محراب داشت

مثنوی مخالف

۴ دیده ام می جست گفتندم نبینی روی دوست

عاقبت معلوم کردم که اندر او سیماب داشت

مخالف فرود

۵ روزگار عشق خوبان شهد فایق می نمود

باز دانستم که شهد آلوده زهر ناب داشت

مویه

۶ سعدی این ره مشکل افتاده است در دریای عشق

اول آخر در صبوری اندکی پایاب داشت

منصوری

مشخصات عروضی:

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات

بحر: رمل مثمن اخرب محذوف

آواز: شمع فلك

غزل:سعدي

۹ می برزند ز مشرق شمع فلک زبانه

ای ساقی صبوحی در ده می شبانه

اورجوزه

۱۰ عقلم بدزد لختی چند اختیار دانش

هوشم ببر زمانی تا کی غم زمانه

اورجوزه

۱۱ گر سنگ فتنه بارد فرق منش سپر کن

گر تیر طعنه آید جان منش نشانه

اورجوزه

۱۲ صوفی و کنج خلوت سعدی و طرف صحرا

صاحب هنر نگیرد بر بی هنر بهانه

اورجوزه

مشخصات عروضی:

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن.

بحر: مضارع مثمن اخرب.

 

 

 

تصنيف  صبح است ساقيا

كلام حافظ

 

صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن

دور فلک درنگ ندارد شتاب کن

زان پیشتر که عالم فانی شود خراب

ما را ز جام باده گلگون خراب کن

خورشید می ز مشرق ساغر طلوع کرد

گر برگ عیش می‌طلبی ترک خواب کن

روزی که چرخ از گل ما کوزه‌ها کند

زنهار کاسه سر ما پرشراب کن

ما مرد زهد و توبه و طامات نیستیم

با ما به جام باده صافی خطاب کن

کار صواب باده پرستیست حافظا

برخیز و عزم جزم به کار صواب کن